کریدور سینکیانگ-گوادر و پیامد های منطقه یی آن برای افغانستان

ساخت وبلاگ

سید مهدی منادی

استاد دانشگاه و پژوهشگر روابط بین الملل

منبع روزنامه هشت صبح افغانستان

چین و پاکستان دو کشور مهم جنوبی و شمال شرقی افغانستان است. برنامه های اقتصادی چین و تحول در سیاست های پاکستان از امنیتی به اقتصادی دو موضوعی است که به صورت مستقیم و غیر مستقیم بر منافع ملی افغانستان تاثیر می گذارد. چین، به مثابه قدرتی بزرگ در آسیا، در جستجوی راههای تازه و منابع بیشتر انرژی در بازارهای خاورمیانه، آفریقا و اروپا، استوارتر از گذشته به سوی جلو گام برداشته است. در سفر اخیر رئیس جمهور چین، کریدور جدیدی از مناطق غربی چین،‌ سینگیانگ بر اساس طرح(مرفه سازی مناطق غربی) به سمت پاکستان تا مناطق جنوبی به بندر گوادر در دریای عرب تقویت گردیده است. در این سفر 46 میلیارد دالر به 51 پروژه یی اختصاص داده شده است که به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم این کریدور را تقویت می کند. این سفر و سرمایه گذاری چین در پاکستان می تواند در دو حوزه تعاملات سیاسی- اقتصادی منطقه را متحول سازد.

اول؛ رقابتی شدن بازار اقتصادی منطقه: چین در امتداد طرح ها و راههای ترانزیتی استراتژیک اش به سمت جنوب شرق(هند و نپال) به سمت غرب( غرغیزستان، تاجیکستان- احتمالا افغانستان- ازبکستان- ترکمنستان- دریای خزر- آذربایجان- گرجستان- اروپا و ترکیه) و حالا به سمت جنوب غرب تلاش دارد مناطق غربی اش را به دریای عرب از طریق گوادر متصل بسازد. سرمایه گذاری چین در پاکستان؛ کشوری که چندی بعد از پیدایش، همکار و همپیمان استراتیژیک امریکا بوده و پس از کشته شدن بن لادن، حالا در بیانیه های خویش بیش از هر زمان دیگر بر منافع اختلافی و متعارض با امریکا تاکید می کند. چین با استفاده از این فرصت از طریق سرمایه گذاری های اقتصادی در این کشور و بندر آزاد تجاری در گوادر تلاش می کند در دروازه استراتیژیک خلیج عرب، جایگاه خویش را تثبیت نماید. چین تلاش خواهد کرد که از این بندر به عنوان یک نقطه استراتیژیک اقتصادی-تجاری، دیگر نقاط استراتیژیک خاورمیانه را به خصوص بندر دبی در امارات متحده عربی را کم اهمیت نماید.

دوم؛ تقویت دوستان چینی و گسترش رقابت: با توجه به ماهیت دولتی سرمایه گذاری اقتصادی چین در بندر گوادر پاکستان، بر اساس تئوری های مرکانتیلیستی، ‌این سرمایه گذاری ها از ماهیت اقتصادی اش به ماهیت امنیتی تحول خواهد یافت و پاکستان با توجه به هویت سیاسی امنیتی اش در جنوب آسیا و خاورمیانه؛ بیش از هر زمان دیگر روابط اش را با چین ماهیت امنیتی خواهد داد. درخواست 8 زیردریایی با توانمندی پرتاپ بمب هسته یی، موقعیت پاکستان را در معادلات امنیتی و سیاسی منطقه بالا خواهد برد. چین برای پاکستان به عنوان اهرم توازن امنیتی در تعامل با قدرت های دیگر برای چند دهه آینده اولویت درجه یک پیدا خواهد کرد. در سوی دیگر چین از یک سو سرمایه گذاری سود آور در بندری استراتژیک نموده و از سوی دیگر بر تعداد همپیمانان و دوستان چین در معادلات سیاسی و اقتصادی منطقه و جهان افزوده شده است. اما نگرش پاکستان، این کشور را می تواند به مثابه یک نقطه اختلاف زا،‌ برای رقابت امریکا و چین را در جنوب آسیا تبدیل نماید. بر این اساس گسترش رقابت با حضور امنیتی و سیاسی پاکستان می تواند حوزه یی دیگر بر رقابت های امریکا و چین در کنار شرق دور(آسیا پسفیک) در آسیای جنوبی بیافریند.

تبعات گسترش همکاری های چین و پاکستان برای افغانستان را می توان در دو حوزه دیپلماسی منطقه یی و دیپلماسی فرا منطقه یی افغانستان مورد بررسی قرار داد. در دیپلماسی منطقه یی، گسترش همکاری های چین و پاکستان، اولویت های اقتصادی و همکاری بر اساس آن را در برابر رقابت های سیاسی پاکستان افزایش می دهد. پاکستانی که از بدو پیدایش از فرصت های امنیتی و سیاسی کشورهای منطقه بهره می برد، حالا مجبور است به اقتصاد- تجارت با توجه به سیاست های چین توجه نماید. بنابراین به صورت منطقه یی، تحول اولویت امنیتی پاکستان  به اولویت اقتصادی و تجاری به صورت مستقیم بر منافع ملی افغانستان تاثیر مثبت به همراه خواهد داشت. همچنین اولویت اقتصادی، تروریسم را تهدید مشترک برای منافع ملی کشورهای تبدیل می کند و احتمال همکاری برای مبارزه با تروریسم، به جای رقابت را  افزایش خواهد داد. در سوی دیگر طرح اتصال کوریدور سیکیانگ - گوادر به افغانستان و انتقال کالاهای افغانستان- ازبکستان-ترکمنستان و احتمالا تاجیکستان؛ می تواند به صورت مستقیم بر منافع این کشورها تاثیرگذار باشد.

در عین حال نزدیکی پاکستان و چین و امنیتی شدن روابط این کشور تاثیر منفی برای دیپلماسی فرامنطقه یی افغانستان به همراه دارد. امنیتی و رقابتی شدن روابط امریکا و چین در جنوب آسیا؛ سناریوی همکاری چین و امریکا در افغانستان را تضعیف می کند. با توجه به وجود پایگاههای نظامی امریکا در افغانستان، از یک سو احتمال نادیده گرفته شدن افغانستان در برنامه های اقتصادی چین در منطقه افزایش می یابد و از سوی دیگر احتمال افزایش رقابت میان امریکا و چین در افغانستان نیز امکان پذیر می گردد.

با وجود این سناریو، برای گسترش رقابت چین و امریکا و پاکستان در منطقه مانعی وجود دارد. تهدید تروریسم و بسترهای فرهنگی افراط گرایی در فتا، سینگیانگ،‌ دره فرغانه با گسترش رقابت میان این کشورها بیش از هر زمان دیگر افزایش می یابد. رقابت میان این کشورها بسترهای تروریسم دولتی و جنگ های نیابتی را در منطقه و فرامنطقه افزایش می دهد. بروز این منازعات منافع و یا اولویت اقتصادی کشورهای منطقه را با تهدید روبرو می سازد.  از این رو تروریسم و تهدید آن به مثابه اصل مشترک میان کشورها منطقه، ظرفیت رقابت را با کشورهای فرا منطقه کاهش می دهد.

در پایان می توان گفت، بزرگترین چالش برای تعاملات اقتصادی کریدور سینگیانگ- گوادر، انگیزه های امنیتی پاکستان و وجود تروریسم در حال گسترش است. پاکستان از روابط اقتصادی اش با چین، بهره وری امنیتی برای رقابت با هند و گسترش هویت امنیتی اش در منطقه خواهد کرد، این موضوع به صورت بنیادی تروریسم را در منطقه تقویت می کند. تحقق چنین طرحی در بلند مدت به نفع چین و برنامه های اقتصادی اش در منطقه و به تبع آن برای افغانستان و دیپلماسی فرامنطقه یی اش نخواهد بود. از این رو افغانستان لازم است که بر تهدید مشترک تروریسم به عنوان اصل مشترک میان کشورهای منطقه و فرامنطقه تاکید نماید و از کشورهای منطقه به خصوص چین و پاکستان و امریکا برای مبارزه با تروریسم، اقدامات عملی را جستجو نماید. همچنین بر شمولیت افغانستان در برنامه های اقتصادی منطقه به مثابه طرحی ایجابی برای حذف تروریسم، می تواند منافع امنیتی-اقتصادی افغانستان را تامین نماید.   

محور های سیاست افغانستان و پاکستان؛ از تعارض به مدیریت...
ما را در سایت محور های سیاست افغانستان و پاکستان؛ از تعارض به مدیریت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : monadisolh بازدید : 277 تاريخ : دوشنبه 19 تير 1396 ساعت: 17:37